Objective & Key Result به معنای اهداف و نتابج کلیدی، سیستمی برای روشی برای تعریف و پیگیری اهداف و نتایج آنها است که معمولاً به صورت دوره ای یا سالانه تعریف میشود. این روش ابتدا در Intel ابداع شد. اما امروزه در شرکتهای بسیاری ازجمله گوگل، لینکدین، توییتر، اوراکل، زیگنا و … به کار میرود. تدوین OKR از بالاترین سطح سازمان شروع میشود و با OKR تک تک افراد سازمان خاتمه مییابد. نکته مهم در این متدلوژی، روش صحیح تعریف کردن اهداف (objective) و نحوه صحیح سنجش پیشرفت اهداف است که از طریق تعریف Key Result ها امکان پذیر است. در این متدلوژی استانداردها و ویژگی هایی در زمینه تعداد اهداف، جامعیت، انگیزه بخشی و .. وجود دارد که برای تعریف اهداف به کار می رود و دستیابی به هدف را ارزشمند و امکان پذیر می سازد.
از طرفی برای تعریف Key Result ها نیز معیارهایی وجود دارد که مهمترین آنها، قابلیت شمارش و شفافیت سنجه ها است.
با در نظر گرفتن تعریف های بالا، روش های برنامه ریزی و مدیریت سنتی در سازمان هایی که در حوزه فناوری فعالیت می کنند کافی نیست و باید از روش های نوین و چابک در این حوزه بهره برد. برای این کار هم باید فرهنگ چابکی ((agility را در سازمان پیاده سازی کرد، هم ابزار مناسب راه اندازی کرد. یکی از راهکار پیشنهادی ،
راهکار پیشنهادی نومانو استفاده از نرم افزاری ترکیبی است، ترکیبی از سامانه مدیریت وظایف نومانو، برای ثبت و مدیریت عملکرد کارکنان در سطوح پایین سازمان است و استفاده از استانداردهای OKR برای تعریف اهداف، برنامه های عملیاتی و شاخص های کلیدی یا Key result ها که سنجه های قابل شمارش و شفاف جهت پایش تحقق اهداف هستند.
مزایای استفاده از OKR چیست؟
- تمرکز تلاش ها و فعالیت های سازمان
- شکل گیری یک نظام فکری مناسب در شرکت
- امکان اندازه گیری میزان دسترسی به اهداف
- مشخص شدن اهداف اصلی شرکت
ویژگیهای Objective
- اهدافی هستند که سازمان و افراد آن میخواهند به آنها دست یابند. در واقع برای اشتیاق به دستیابی این اهداف است که افراد باید صبح از رختخواب بپرند!
- ماهیت ذهنی و کیفی دارند.
- باید جاه طلبانه تعریف شوند و باید تعریفکنندگان تا حدی احساس ناراحتی داشته باشند.
- معمولاً هر نفر باید بین 3 تا 5 هدف کوتاه مدت در 3 ماه داشته باشد.
ویژگیهای Key results
- واقعی، مشخص و قابل اندازه گیری هستند.
- نحوه دستیابی به objectiveها را مشخص میکند.
- نشان دهندهی میزان دستیابی به objectiveها است.
- باید بتوان به سادگی با اعداد به آنها نمره داد (مثلاً در گوگل مقیاس 0 تا 1 برای اندازه گیری نتایج کلیدی در پایان هر فصل درنظرگرفته میشود.)
- برای دستیابی به هر objective معمولاً 3 تا 4 key result درنظرگرفته میشود.
ساختار OKR بسیار ساده است:
- ابتدا باید ۳ تا ۵ هدف اصلی در سطح شرکت، تیم یا به طور شخصی وضع کنید.
- اهداف باید بلندپروازانه، کیفی و قابل اجرا در زمان محدود باشند.
- برای هر هدف باید نتیجهای قابل اندازهگیری و قابل دستیابی تعریف کنید که رسیدن به آن غیرممکن نیست.
- نتایج OKR میتواند مبتنی بر رشد، عملکرد یا تعامل باشد.
- نتایج به صورت عدد به نمایش درمیآیند و میتوانند نشان دهند که آیا کاری انجام شده است یا خیر.
ویژگی های کلیدی که هر OKR باید حتما داشته باشد :
- تمرکز بر روی مهم ترین اهداف : تاکید بر تئوری هرچه کمتر بهتر.
- تنظیم اهداف از پایین به بالا.
- تحمیل وجود ندارد : همه به صورت آزادانه در اهداف مشارکت می کنند.
- انعطاف پذیر است. با تغییر شرایط اولویت ها و اهداف به سرعت قابل تغییر است.
- جرات شکست خوردن دارد.
- ابزاری برای دستیابی به اهداف است نه وسیله برای سنجش عملکرد.
- صبور و ثابت قدم است.
نظر بگذارید